ما با محدود کردن حق استفاده از اینترنت و #طرح_صیانت از فضای مجازی مخالفیم.

پیوستن به کارزار

گزارش یک سرقت سایبری

«گزارش یک سرقت سایبری» عنوان مقاله‌ای است که در مورد حادثه مهاباد برای هفته نامه صدا نوشتم که در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ماه منتشر شد.

گزارش یک سرقت سایبری؛ چطور عربستان حادثه مهاباد را منحرف کرد؟

شبکه‌های اجتماعی ابزار ارتباط جمعی هستند که انتشار هر موضوعی را در سطح بسیار وسیع به شکلی که برای جهانی سازی یک پیام یا خبر نیاز است را فراهم می‌کنند.

مردم، اطلاعات، رخدادها، مکان‌ها و هر چیزی که در قدرت تصور و ذهن شما هست در شبکه‌های اجتماعی به هم متصل و دارای رابطه‌های چند به چند هستند. تنها راه‌ عملی برای درک این ارتباط‌های در هم تنیده شده و بعضا پیچیده، تجزیه و تحلیل آنها به عنوان یک شبکه است. شبکه‌ای با ساختاری بسیار پیچیده و در عین حال بسیار انعطاف پذیر که قابلیت تکامل و حتا متحول کردن شبکه‌ی مادر را دارد. در موارد بسیاری این تحول کل روند حرکتی جریانی را تغییر می‌دهد.

تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی از آنجایی حائز اهمیت است که در سال‌های اخیر توان و قدرت تاثیر گذاری این رسانه‌های به ظاهر کوچک اما به هم پیوسته گاه از غول‌های رسانه‌ای‌ پر هزینه بیشتر بوده است. نمونه روشن این توان تاثیر گذاری را می‌توان در بهره گیری توییتر توسط اعضای گروه تروریستی داعش جستجو کرد.

با نگاهی به حادثه مهاباد، عملکرد شبکه‌های اجتماعی را می‌توانیم در چهار بخش ارزیابی کنیم. در روز نخست این حادثه کاربران شبکه‌های اجتماعی مانند هر رخداد دیگری شروع به انتشار نظرات و اخبار مربوط کردند اما به سرعت جریان شرح ماوقع در این شبکه‌ها تغییر کرد.

الف) موقعیت جغرافیایی:

چیزی که در نگاه نخست جلب توجه می‌کرد این بود، با اینکه اقلیت کردها درعراق و ترکیه بسیار فعال و بزرگند اما بیشترین واکشن‌ها به این حادثه در عربستان بود. در روز نخست از بین ۷۰۶ پست ارسالی در شبکه‌های اجتماعی ۳۶ درصد آنها از کشور عربستان و به زبان عربی منتشر شده بود در حالی که کشوری مانند عراق با وجود داشتن جمعیت کرد تنها ۳ رصد این واکنش‌ها را به خود اختصاص می‌داد.

در روز دوم ایجاد موج اولیه با موفقیت رو به رو شد به طوری که تعداد کاربران مشارکت کنند به بیش از شش هزار نفر و تعداد پست‌های ارسالی به بیش از ۱۲ هزار پست افزایش پیدا کرد و به همین ترتیب همچنان کشور عربستان با  ۲۹٪ در صدر کشور‌های فعال بود. کشورهای عراق و سوریه با وجود داشتن جمعیت کردنشین اما با یک درصد افزایش مشارکت رو به رو شدند.

به این ترتیب طی دو روز و با ارسال بیش از ۱۲ هزار پست پیام‌هایی که عمدتا از کشور عربستان ارسال می‌شد به بردی(Reach) معادل ‌۳۲ میلیون کاربر رسید. دریافت پیام در شبکه‌های اجتماعی همیشه به صورت تصاعدی افزایش می‌یابد،  به عنوان مثال اگر یک حساب کاربری با ۵۰۰ فالور دو توییت ارسال بکند به بردی معادل ۱۰۰۰ دست خواهد یافت. در مورد مهاباد یکی از فعال‌ترین حساب‌های کاربری «أخبار السعودیه» به نشانی saudinews50@ مطعلق به عربستان سعودی بود که دارای ۲٬۹۸۱٬۳۶۷ فالور است، بنابراین هر توییت این حساب به تنهایی به بردی بیش از ۵ میلیون دست خواهد یافت. شبکه‌ تلویزیونی پرس‌ تی.وی ایران با وجود اینکه دو سال زودتر از «أخبار السعودیه» شروع به فعالیت کرده چیزی در حدود ۸۵ هزار فالور دارد.

ب) محتوا:

شبکه‌های اجتماعی را که گاهی رسانه‌های اجتماعی هم می‌نامند به کاربران این فرصت را می‌دهند تا پیام مورد نظر خود را منتشر کنند که الزامن ربطی به رخداد اصلی ندارد. در حادثه مهاباد، اقلیت کاربران عرب جدایی طلب عامدانه تصاویر حوادث پس از انتخابات را به عنوان درگیر‌های خیابانی در مهاباد منتشر می‌کردند که در نبود اطلاع رسانی شفاف و خلاء رسانه‌های داخلی لحظه به لحظه به شایعات در مورد این حادثه دامن می‌زد.

در نمونه‌ی دیگری روزنامه الکترونیکی سعودی که با مجوز و تحت کنترل وزارت فرهنگ و اطلاعات عربستان سعودی کار میکنه اقدام به انتشار ویدیوی کرد که در آن ادعا شده بود مربوط به لحظه سقوط خانم فریناز خسروانی است، در حالی که این ویدیو از اساس جعلی و ساختگی بود اما تا زمان نوشتن این گزارش بیش از ۳۷ هزار بار توسط کاربران اینترتی مشاهده شده است.

ج) حرکت جریان:

مشخص کردن کاربرد، هدف و مخاطب همیشه به شکل استفاده از یک هشتگ صورت می‌پذیرد. هشتگ که با علامت # مشخص می‌شود یک نماد پیشوندی است که به عنوان یک برچسب برای گروه‌بندی مطالب ارسالی استفاده می‌شود. هشتگ اصلی در این مورد #مهاباد بود. عربستان سعودی و گروه‌های حامی او مانند گروهک «الاحواز» از همان ساعت‌های نخست تلاش کردند تا جریان حرکتی شبکه‌های اجتماعی را به سرقت برده و با به اصطلاح «هایجک» کردن هشتگ پیام‌های خود را منتشر کنند. برای رسیدن به این هدف تنها ارسال توییت‌های زیاد کافی نیست،‌ بلکه شما نیاز دارید تا در پیغام‌ها دست ببرید تا به مرور زمان جریان یک حرکت اعتراضی در مهاباد یه سمت و سوی دیگری برود. به همین دلیل از ساعت‌های پایانی شب اول اقدام ارسال توییت با هشتگ‌های «کردستان_تلتحق_بالأحواز_وتنتفض» به معنی «کردستان به پاخواسته و به الاحواز پیوسته» و بعد از آن هشتگ «عاده_الأمل» که نام فاز دوم عملیات نظامی عربستان در یمن بود کردند. این روند به طوری ادامه یافت که در انتهای روز چهارم عملا هشتگ «مهاباد» جای خود را به «البحرین» داد تا نه تنها هشتگ اصلی هایجک شده باشد بلکه جریان اطلاع رسانی نیز کامل در کنترل آنها قرار بگیرد و کنترل کاربران ایرانی که با سختی و محدودت بسیار زیاد در تلاش بودند تا جلو این عمل گرفته شود نیز از مسیر اصلی خود کاملا منحرف شود.

د) انتشار:

سرقت یا هایجک کردن هشتگ و روند جریان مهاباد در شبکه‌های اجتماعی در خلاء رسانه‌ها و کاربران ایرانی در همان روز دوم با موفقیت رو به رو شد. در روز دوم بیش از ۷۸ درصد پیام‌های ارسالی از مجموع ۱۱،۶۴۳ پیام در شبکه‌های اجتماعی پیام‌هایی از نوع «بازنشر» بودند. به این معنا که میزان تولید پیام جدید با افت شدیدی رو به رو شد و از روز دوم به بعد کاربرها مشغول بازنشر پیام‌های روزهای قبل شدند. درست مانند این که ویروسی واگیردار توسط تعداد اندکی به جامعه‌ای وارد می‌شود و بعد از ورود این ویروس ماموریت افراد اولیه تمام شده و ویروس خود به خود در جامعه تکثیر می‌شود.

متاسفانه حادثه مهاباد یک نمونه موفق از سرقت پیام اصلی یک حرکت در شبکه‌های اجتماعی است که به دلیل عدم وجود نگاه یکدست به مقوله شبکه‌های اجتماعی در کشور، ما بستری که می‌تواند برای کشور فرصت‌های بسیاری را فراهم کند به ضرر ما عمل کرد. به یاد بیاوریم بزنگاهی را که همین شبکه‌های اجتماعی همچون قدرت نرم خارجی کشور عمل کرد‌ه‌اند. کاربران ایرانی که مذاکرات هسته‌ای را پیگیری می‌کردند، خشم و یأس خود را با نوشتن نظرات شان نسبت به نقش لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، در شکست مذاکرات، در صفحه فیس‌بوک او نشان دادند. همچنین بعد از مصاحبه‌ی بنیامین  نتانیاهو هزاران توییت اعتراضی برای او توسط کاربران ایرانی نوشته شد بطوری حتا او را وادار به واکنش کرد.

با تمام این احوال بروز چنین رویکردی در فضای کنونی هنوز اندر خم یک کوچه است و غریبه‌ای نه چندان محبوب محسوب می‌شود و به نظر می‌رسد تا به امروز فرصت بهره بری از چنین پتانسیلی محجور پشت در مانده است و به قولی آدمی را یاد چنین عبارتی می‌اندازد که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. می‌توان امیدواربود با رویکردی که دولت فعلی در پیش گرفته‌ است شاهد برطرف شدن مشکلات کاربران ایرانی برای فعالیت هرچه مواثتر در جهت منافع ملی باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.